پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

خورشید زندگی ما

یک روز خوب

سه شنبه 25 شهریور 1393  قبلا به پرهام قول داده بودم ببرمش خونه ی خواهرم و با دخترش بریم پارک , البته خودم کلا این حرفو فراموش کرده بودم, بععععله پرهام صبح چشماشو که باز کرد قبل از هر حرفی گفت بریم خونه مهرناز    اصلا فکر نمیکردم یادش بمونه و اینقدر هم پافشاری کنه , اصلا حوصله پارک رفتن نداشتم خصوصا تو این گرما و آلودگی , این بچه که خودشو میماله به سرسره من کلی حرص میخورم انقدر که همه چی آلودس , خودمم با همین چیزا بزرگ شدم پارکم زیاد میرفتیم یعنی روزی نبود من بگم پارک کسی منو نبره ولی نمیدونم زیاد رو این بچه حساسم...   خلاصه که فکرامو کردم دیدم بهترین  و مفیدترین کار اینه که ببریمش ...
27 شهريور 1393
1